بانو مشتاق، پرتره‌ای از یک زن قدرتمند و متعهد هندی

بانو مشتاق، نویسنده، وکیل و فعال برجسته کانادایی، که کتابش«چراغ دل» نامزد جایزه بوکر شده است، در مصاحبه‌ای به چالش‌کشی‌های خود با مردسالاری، به‌ویژه در جامعه مسلمانان، و موانعی که زنان مسلمان در هند با آن روبرو هستند، می‌پردازد.

«چراغ دل» مجموعه‌ای از ۱۲ داستان کوتاه است که زندگی دختران و زنان در جوامع مسلمان جنوب هند را به تصویر می‌کشد و به نابرابری‌های طبقاتی، کاستی و مذهبی می‌پردازد. مشتاق که از دهه ۱۹۷۰ شروع به نوشتن کرده و با جنبش ادبی «باندایا» (اعتراض) شناخته می‌شود، هدف اصلی خود را ایجاد جامعه‌ای برابر و به چالش کشیدن هنجارهای تثبیت‌شده مردسالاری می‌داند.

او توضیح می‌دهد که در ابتدای راه با مشکلاتی برای بیان سنت‌های مسلمانان به زبان کانادایی مواجه بوده، چرا که نویسندگان مسلمان پیش از او با زبان و هنجارهای برهمنی می‌نوشتند. با این حال، با راهنمایی بزرگان جنبش باندایا، توانست سبک نوشتاری خاص خود را توسعه دهد و دنیای درونی جامعه و مشکلات زنان مسلمان را به تصویر بکشد.

مشتاق همچنین به مشکلات شخصی خود در دوران جوانی اشاره می‌کند، از جمله محدودیت‌هایی که پس از ازدواج در یک خانواده پرجمعیت با آن روبرو شد و اشتیاقش به نوشتن که با ممانعت مواجه بود. او داستان الهام‌بخش همسرش را تعریف می‌کند که با وجود مشکلات، او را به نوشتن تشویق کرد.

وی معتقد است که داستان‌هایش، که بسیاری از آنها ریشه در تجربیات واقعی و مشاهداتش از وضعیت ناگوار زنان مسلمان دارند، در سراسر جهان قابل درک هستند، زیرا مسائل مربوط به زنان جهانی است. مشتاق به داستان «کبراهای سیاه» اشاره می‌کند که به طرز خشونت‌آمیزی چگونگی عملکرد مردسالاری و مقاومت‌های کوچک زنان را نشان می‌دهد. این داستان به فیلمی با عنوان«حسینه» نیز تبدیل شده است.

مشتاق تغییرات چشمگیری را در وضعیت زنان مسلمان در طول دهه‌های اخیر مشاهده می‌کند. زنان مسلمان در حال حاضر در تحصیلات پیشرفت زیادی کرده و به دانشگاه‌ها می‌روند، اما این پیشرفت باعث ایجاد نابرابری در جامعه می‌شود، زیرا پسران مسلمان اغلب در مقاطع پایین‌تر ترک تحصیل می‌کنند و زنان تحصیل‌کرده مجبور به ازدواج با مردانی می‌شوند که کمتر تحصیل‌کرده‌اند.

مشتاق به دلیل فعالیت‌هایش و به چالش کشیدن مفاهیم اسلامی، از جمله حق زنان برای دعا در مساجد، مورد تحریم و آزار و اذیت جامعه مسلمانان قرار گرفته است. او سه ماه در خانه محبوس بود و حتی هدف حمله فیزیکی قرار گرفت. با این حال، با حمایت خانواده و دوستانش و راهنمایی روانپزشک توانست بر این دوران غلبه کند.

در پایان، مشتاق به موضوع طلاق سه گانه اشاره می‌کند و آن را یک عمل غیر اسلامی می‌داند که صرفاً برای راحتی مردان معرفی شده است. او همچنین به این نکته اشاره می‌کند که دولت مرکزی هند از این مسائل برای هدف قرار دادن مسلمانان استفاده می‌کند. او خواستار آگاهی بیشتر جامعه و حل این مشکلات از درون است و معتقد است که رهبران مذهبی مسلمان باید برای حل این مسائل پیش‌قدم شوند، به جای اینکه زنان برای دستیابی به حقوق اولیه خود به دادگاه عالی مراجعه کنند.

«مریدولا ویجایارانگاکومار» در مقاله خود با عنوان«بانو مشتاق زنانی را می‌نویسد که خسته، سرسخت و به ندرت مورد تقدیر هستند»، به بررسی عمیق و تحلیلی از مجموعه داستان«چراغ دل» اثر بانو مشتاق می‌پردازد. او با استفاده از مثال‌های مشخص از داستان‌ها، دیدگاه‌های کلیدی مشتاق را در مورد وضعیت زنان در جامعه مردسالار، به ویژه در بستر مسلمانان، برجسته می‌کند.

تمرکز بر «هزینه زن بودن»: ویجایارانگاکومار با طرح سوال محوری «هزینه زن متولد شدن چقدر است؟» به طور موثری خواننده را به هسته اصلی کار مشتاق هدایت می‌کند. او به سرعت پاسخ مشتاق را با اشاره به «اطاعت، بردگی، بدن و در نهایت زندگی» زنان ارائه می‌دهد و این به وضوح نشان می‌دهد که مشتاق نه تنها به مشکلات سطحی، بلکه به ریشه‌های عمیق ستم می‌پردازد.

تحلیل دقیق شخصیت‌ها و داستان‌ها: نویسنده با ارائه خلاصه‌ای از داستان‌هایی مانند «کبراهای سیاه» و «تصمیم دل» و «کفش پاشنه‌بلند»، به خواننده تصویری روشن از نوع شخصیت‌ها و پویایی‌های مطرح شده در کتاب می‌دهد. او به خوبی نشان می‌دهد که چگونه این داستان‌ها «واقعیت‌های روزمره مردسالاری را به آرامی» از طریق جزئیاتی مانند «مراقبت‌های بی‌مزد» و «انتخاب‌های دزدیده شده» آشکار می‌کنند.

بررسی پیچیدگی‌های روابط زنانه: یکی از نقاط قوت تحلیل ویجایارانگاکومار، توجه او به این نکته است که زنان مشتاق نه تنها در برابر مردان، بلکه گاهی اوقات در برابر یکدیگر نیز می‌جنگند. این تحلیل «سلسله مراتب میان زنان» را برجسته می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه طبقه و کاست می‌توانند منجر به ستم از سوی زنان به زنان دیگر شوند. این دیدگاه، لایه‌ای از واقع‌گرایی و پیچیدگی به تحلیل می‌افزاید و از یک دیدگاه ساده‌انگارانه «قربانی-ستمگر» فراتر می‌رود.

تحلیل ظرافت‌های مردسالاری مردان: ویجایارانگاکومار اشاره می‌کند که مردان مشتاق «لزوماً نیازی به کتک زدن همسران خود برای اعمال قدرت ندارند». او به «بی‌تفاوتی» و «تفسیر گزینشی آموزه‌های دینی» به عنوان ابزارهای اعمال قدرت اشاره می‌کند. این تحلیل ظریف نشان می‌دهد که چگونه مردسالاری می‌تواند در اشکال پنهان و عادی شده خود را نشان دهد، که تشخیص آن برای قربانیان دشوارتر است.

برجسته کردن«مقاومت خاموش اما قاطع»: نویسنده به خوبی روی جنبه «مقاومت» زنان در داستان‌های مشتاق تمرکز می‌کند. او اشاره می‌کند که زنان مشتاق «نه قدیس هستند و نه قربانی؛آنها فقط انسان هستند» و «خسته، سرسخت و به ندرت مورد تقدیر». این تعادل بین آسیب‌پذیری و قدرت، به شخصیت‌ها عمق بیشتری می‌دهد. ایده «مقاومت آرام اما قاطع» و امید به «دختران تحصیل‌کرده، مستقل و توانمند» به عنوان راهی برای «شکستن چرخه» بسیار قوی و امیدبخش است.

تحلیل فرم و محتوا: ویجایارانگاکومار نه تنها به محتوای داستان‌ها، بلکه به فرم و سبک نوشتاری مشتاق نیز می‌پردازد. او به «لایه‌بندی پیچیده و چرخش‌های روایی غیرمنتظره» و «ساختارهای غیرخطی» اشاره می‌کند که به داستان‌ها جذابیت می‌بخشد.  

نتیجه

مصاحبه با بانو مشتاق یک دیدگاه جامع و عمیق درباره وضعیت زنان مسلمان در هند و مبارزه با مردسالاری ارائه می‌دهد. در اینجا چند نکته کلیدی برای تحلیل این مصاحبه آورده شده است:

اهمیت ادبیات به عنوان ابزار تغییر اجتماعی: مشتاق از ابتدا نوشتن را ابزاری برای به چالش کشیدن نابرابری‌ها، به ویژه مردسالاری، می‌دانست. او با عضویت در جنبش «باندایا» که یک جنبش ادبی اعتراضی بود، نشان داد که ادبیات می‌تواند فراتر از سرگرمی، یک نیروی قدرتمند برای بیداری اجتماعی و تغییر باشد. انتخاب موضوعاتی مانند زندگی زنان حاشیه نشین و آسیب‌پذیری‌های اجتماعی، نشان‌دهنده تعهد او به صدای بی‌صدایان است.

چالش‌های نوشتن به زبان مادری و هویت فرهنگی: مشتاق به عنوان یک مسلمان با زبان مادری اردو دخنی، با چالش‌های نوشتن به زبان کانادایی روبرو بود. این مسئله نه تنها یک مانع زبانی بود، بلکه چالشی برای بیان هویت فرهنگی و سنت‌های مسلمانان در یک بستر ادبی بود که غالباً تحت تأثیر هنجارهای برهمنی قرار داشت. موفقیت او در ایجاد «سبک خاص خود» و به تصویر کشیدن «دنیای درونی جامعه خود» یک دستاورد مهم در ادبیات منطقه‌ای است.

مقاومت در برابر مردسالاری درونی و بیرونی: زندگی مشتاق، چه در سطح شخصی (محدودیت‌های خانوادگی) و چه در سطح عمومی (بایکوت شدن و آزار و اذیت به دلیل فعالیت‌هایش)، نمونه‌ای از مقاومت مداوم در برابر مردسالاری است. او به وضوح نشان می‌دهد که مردسالاری نه تنها در خانواده‌ها، بلکه در نهادهای مذهبی نیز ریشه دوانده و مبارزه با آن نیازمند شجاعت و حمایت است.

پیشرفت و نابرابری‌های جدید: اعتراف مشتاق به پیشرفت زنان مسلمان در تحصیلات، یک نکته مثبت است. با این حال، او به طور هوشمندانه به نابرابری‌های جدیدی که از این پیشرفت ناشی می‌شود از جمله شکاف تحصیلی بین زنان و مردان و تأثیر آن بر ازدواج، اشاره می‌کند. این نشان می‌دهد که مبارزه برای برابری یک فرآیند پیچیده و پویا است که با پیشرفت در یک حوزه، چالش‌های جدیدی در حوزه‌های دیگر پدیدار می‌شوند.

مسئله طلاق سه گانه و نقش دولت: موضع مشتاق در مورد طلاق سه گانه بسیار واضح است: او آن را یک عمل غیر اسلامی و مردسالارانه می‌داند. او همچنین به نقش دولت مرکزی در هدف قرار دادن مسلمانان از طریق این مسائل اشاره می‌کند. این دیدگاه نشان می‌دهد که مسائل اجتماعی و مذهبی در هند اغلب با سیاست در هم تنیده شده‌اند و نیاز به اصلاحات از درون جامعه، بدون دخالت‌های خارجی که می‌تواند به بهره‌برداری سیاسی منجر شود، حیاتی است.

ضرورت اصلاحات داخلی و مسئولیت رهبران مذهبی: مشتاق به شدت بر نیاز به اصلاحات از درون جامعه مسلمانان تأکید می‌کند و رهبران مذهبی (مولوی‌ها و مفتی‌ها) را مسئول عدم توقف اعمال غیر اسلامی مانند طلاق سه گانه می‌داند. او خواستار این است که جامعه از این مسائل آگاه شود و آنها را حل کند، به جای اینکه به دولت یا سیستم قضایی متکی باشد. این نشان‌دهده باور او به قدرت خوداصلاحی و مسئولیت‌پذیری جامعه است.

مریدولا ویجایارانگاکومار با دقت و بینش عمیق، کار بانو مشتاق را تحلیل کرده است. او نه تنها پیام‌های اصلی کتاب «چراغ دل» را برجسته می‌کند، بلکه به ظرافت‌های روایی و روانشناختی شخصیت‌ها نیز می‌پردازد. تحلیل او نشان می‌دهد که چگونه مشتاق با واقع‌بینی، زندگی زنان را به تصویر می‌کشد، نه به عنوان قربانیان منفعل، بلکه به عنوان افرادی با قدرت مقاومت و امید، حتی در مواجهه با بی‌رحمی‌های روزمره مردسالاری. تأکید او بر «انسانیت» شخصیت‌ها و پیچیدگی‌های روابط میان زنان، به این تحلیل عمق و اعتبار می‌بخشد. در مجموع، مقاله ویجایارانگاکومار یک راهنمای خوب برای درک و تقدیر از اهمیت و تأثیرگذاری کار بانو مشتاق است.

در مجموع، مصاحبه بانو مشتاق نه تنها به عنوان پرتره‌ای از یک زن قدرتمند و متعهد عمل می‌کند، بلکه به عنوان یک تحلیل روشنگرانه از پیچیدگی‌های اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی که زنان مسلمان در هند با آن روبرو هستند، قابل بررسی است.

https://frontline.thehindu.com/arts-and-culture/literature/banu-mushtaq-heart-lamp-international-booker-muslim-women-fighting-patriarchy/article69556675.ece

https://frontline.thehindu.com/books/banu-mushtaq-heart-lamp-kannada-booker-patriarchy-muslim-women/article69460211.ece

کد خبر 24046

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =